حادثه غرق شدن اتوبوس دریایی از زبان نجات یافتگان
حميدرضا ناسخ - ۴روز از حادثه غرق شدن اتوبوس دريايي در آب هاي هرمزگان گذشت و روز دوشنبه اجساد قربانيان اين فاجعه به شهرستان هاي مشهد، بيرجند و اصفهان انتقال داده شد. در روز دوشنبه بازماندگان ۱۴قرباني مشهدي اين حادثه به استقبال پيکر عزيزان خود رفتند، تعدادي از جان باختگان ديروز تشييع و به خاک سپرده شدند، اجساد ۲نفر به بيرجند انتقال داده شد و جسد يک زن که اهل اصفهان بود نيز به اين شهرستان انتقال داده شد. امروز نيز قرار است پيکر بقيه قربانيان در مشهد تشييع و به خاک سپرده شود. جسد آخرين قرباني حادثه به نام مهندس پيرعطا از کارکنان شرکت ايران خودرو نيز صبح ديروز توسط بالگردهاي امداد و نجات سازمان بنادر در هرمزگان از آب کشف شد درحالي که بازماندگان اين حادثه سرگرم امور کفن و دفن عزيزان خود هستند، اظهارنظرهاي مسئولان در رده هاي مختلف درباره چگونگي وقوع اين حادثه نيز همچنان ادامه دارد. اظهارنظرهايي از قبيل اين که «ترس مسافران موجب شد که آن ها در آب غرق شوند» توفاني بودن دريا و «تعطيل بودن اسکله» و همچنين اظهاراتي در زمينه بسيج شدن تمامي امکانات به منظور نجات مسافران اتوبوس دريايي از اين دسته است براي روشن شدن ابهامات در اين زمينه ديروز با چند تن از بازماندگان و مسافران اين شناور گفت وگو کرديم و از آن ها شرح ماجرا را پرسيدم، ابتدا اين اظهارات را باهم مرور مي کنيم، سپس نقطه نظرات مسئولان مربوطه در هرمزگان و سازمان بنادر را مي آوريم و آن گاه قضاوت درباره ماجرا را به افکار عمومي مي سپاريم.
مراديان ازمسافران اين اتوبوس دريايي است که در اين حادثه همسر خود را از دست داده است. او درباره ماجرا به خراسان گفت: ما يک گروه دوستانه ۲۰نفري و اغلبمان بازنشسته فرهنگي بوديم. ما گاهي اوقات با يکديگر به تورهاي تفريحي مي رفتيم. چند روز قبل از سفر اخير، از طريق يکي از دوستان گروه مان يک شناور را به طور دربستي رزرو کرديم تا در بندر عباس مشکلي از اين بابت نداشته باشيم.ساعت 8.30 روز شنبه از اسکله شهيد حقاني مي خواستيم سوار اين شناور بشويم اسکله اصلا تعطيل نبود، موقعي که مي خواستيم سوار شويم ناخداهاي چند شناور ديگر به شناور ما اعتراض کردند که نوبت ماست و چرا آن شناور مسافر مي زند که گفته شد از قبل اين شناور رزرو شده است. هوا آفتابي بود و دريا هم توفاني نبود شناور ما را به اسکله هرمز برد، آن جا رفتيم داخل جزيره و به ناخدا و همراهش گفتيم ساعت ۴بعدازظهر دنبالمان بيايد. ساعت 4.30 به اسکله هرمز برگشتيم، اسکله باز بود و سوار شديم کسي هم مانع سوارشدنمان نشد و نگفت دريا توفاني است. حتي يک زن و مرد ديگر نيز که قرار بود با شناورهاي بعدي بيايند به دليل اين که عجله داشتند درخواست کردند که با شناور ما بيايند که ناخدا گفت ظرفيت تکميل است. کمي که از هرمز دور شديم موج هاي سنگين به بدنه شناور مي زد، به ناخدا گفتيم اگر خطرناک است برگردد ما مي رويم هرمز و آن جا کمپ مي زنيم که گفت: نه هيچ مشکلي وجود ندارد. يک مقدار از راه که آمديم ديديم شناور متوقف شد، ناخدا با عجله به سمت مسافران آمد و دودستي زد به سرش و گفت: بدبخت و بيچاره شديم، بنزين تمام کردم. بي سيم نداشت، با تلفن همراه با اسکله تماس مي گرفت و تلفن هم درست خط نمي داد. آقاي پرتويي از همسفرانمان با همراه خودش به راننده اتوبوسي که ما را به بندر آورده بود تماس گرفت و کمک خواست. ناخدا نيز سرانجام پس از ۲۰دقيقه موفق به تماس شد و ۴۵دقيقه بعد يک شناور بزرگ امداد و نجات به نزديک ما آمد، هوا تاريک شده بود، با چراغ قوه تلفن همراهمان علامت داديم تا ما را پيدا کرد. وقتي رسيد يکي دوبار نزديک شناور ما شد تا پهلو بگيرد ولي محکم به شناور ما کوبيد وقتي ديد نمي تواند کنار ما متوقف شود تا ما را منتقل کند اندکي از شناور فاصله گرفت، لنگرش را به سمت ما پرتاب کرد در همين هنگام دو قايق عبوري هم آمدند، بنزين خواستيم گفتند بنزين نداريم آنها هم لنگري را پرتاب کردند و قرار شد با دو لنگر شناور را نگه دارند، وقتي شناور امداد طناب لنگر را پرتاب کرد، طناب به شناور ما نرسيد، ناخداي قايق عبوري طناب را به شناور ما رساند و ناخدا آن را به جلوي شناور بست، قايق هاي کوچک رفتند، پس از بکسل کردن و طي مسافتي ۶۰متري ناگهان همگي مسافران فرياد زدند که آب داخل شناور آمده است و همه تا زانو به زير آب فرو رفته اند.ناخدا آمد صحنه را ديد. در همان دقايق اوليه «نظم آرا» يکي از همراهان مان وقتي کشتي امدادي نزديک ما شد خود را پرت کرد و نرده هايکشتي نجات را گرفت و نجات پيدا کرد. وقتي آب به داخل شناور نفوذ کرد ناگهان ديدم عقب آن داخل آب رفت من جلوي شناور بودم خودم را داخل آب انداختم و طناب را گرفتم و خود را به شناور امداد رساندم، آقاي پرتويي نيز خودش را پرت کرد ولي طناب را نتوانست بگيرد و غرق شد، يک جوان ۱۷ساله هم بود که با پدر و مادر و خاله هايش آمده بودند، او نيز خود را داخل آب پرت کرد من به او کمک کردم و او نيز نجات يافت در داخل شناور امدادي اين جوان که صحنه غرق شدن پدر و مادرش و خاله هايش را مي ديد بسيار بي تابي مي کرد که خدمه اين شناور به او گفت چرا اين قدر سروصدا مي کني ما براي شما اين جا آمديم، من دو سه ماه است حقوقنگرفته ام و ديگري هم گفت من به خاطر شما دستم شکست و ... ناخداي کشتي نيز مرتب با ساحل تماس مي گرفت و مي گفت مصدوم دارم من هم به ساحل بيايم يا نه که پاسخ شنيد همان جا بمان، ناخدا مي گفت شناور من 4.5ميليارد تومان قيمت دارد و اگر غرق بشود بدبخت مي شوم. لحظه هاي تلخي بود آب در عرض کمتر از ۱۰دقيقه تمام شناور را فراگرفت و شناور به طور کامل زير آب رفت و در واقع بايد بگويم که ضربه هاي شناور امداد نجات باعث سوراخ شدن شناور ما شد. ضمن اين که شناور ما نيز بسيار فرسوده بود و هيچ امکاناتي نداشت. جليقه هاي نجات هم به تعداد کافي نبود و ۵جليقه کم بود و بيشتر جليقه ها نيز فرسوده و پاره بودند. ما ۴نفر را که نجات پيدا کرديم به بيمارستان بردند و در آن جا استاندار و فرمانده سپاه به عيادت مان آمدند در بيمارستان مطلع شديم که دنبال جنازه ها مي گردند ولي آن روز کسي را پيدا نکردند تا روز بعد که اغلب اجساد را از آب بيرون کشيدند.
محمد نظم آرا دبير بازنشسته آموزش و پرورش و از مسافران اتوبوس دريايي هم به خراسان گفت: در هر دو اسکله هرمز و شهيد حقاني بندرعباس مسافران سوار قايق ها مي شدند کسي هم ممانعت نمي کرد و کسي هم اطلاع رساني نکرده بود که شرايط جوي بد است. حدود ۵۰۰نفر در اسکله حقاني در صف بليت و سوارشدن به شناورها بودند و حتي به ما اعتراض مي کردند که چرا بدون نوبت سوار مي شويد که ما گفتيم از قبل شناور را رزرو کرده بوديم، همين که از هرمز به راه افتاديم شاهد امواج متلاطم دريا بوديم. احساس بدي داشتيم به ناخدا گفتيم برگرد و ما را به هرمز ببر گفت: چيزي نيست از اين شرايط بدتر هم من رفتم. ۱۱مايل از هرمز دور شديم ناگهان شناور متوقف شد. ناخدا دودستي بر سرش کوبيد و گفت: بدبخت و بيچاره شديم، بنزين تمام کردم. موج به شدت به شناور مي کوبيد. ناخدا بي سيم نداشت و براي ۲2نفر هم ۱۵جليقه بود که ما درخواست کرديم جليقه ها را بدهد بپوشيم. جليقه ها پاره و غيراستاندارد بود و زيپ هاي شان بسته نمي شد، برخي زنان نتوانستند جليقه به تن کنند و مردان نيز جليقه هايشان پاره بود. ناخدا با تلفن همراه پس از ۲۰دقيقه تلاش به ساحل خبرداد و بعد از ۴۵دقيقه کشتي نجات رسيد، زنان وحشت کرده بودند و دعا مي خواندند و گريه مي کردند، شناور امدادي نزديک ما شد تا بلکه درکنار ما متوقف شود اما موج هاي بلند اجازه نداد و دوبار شناور نجات محکم به شناور ما کوبيد. در اين هنگام بود که زن ها اعلام کردند عقب شناور پرآب شده که ناخدا گفت چيزي نيست آب قسمت موتور خانه است.يدکش که ديد نمي تواند نزديک ما بيايد طناب را انداخت و ناخدا سرطناب را به جلوي کشتي کشيد تا آن را بکسل کند، ۵۰متر که بکسل کرد همه نفس را حتي کشيديم و خدا را شکر کرديم اما ناگهان زنان فرياد کشيدند تا زانو زير آب رفته ايم که در اين هنگام ناخدا با ديدن صحنه وحشت کرد و گفت: بدبخت شدم شناورم از بين رفت، سريع به کشتي نجات با فرياد اطلاع داديم که متوقف شود، او متوقف شد که ناگهان ديديم شناور از قسمت عقب به زير آب رفت، درهاي آن بسته شد و همه در داخل شناور محبوس شدند، گويا ضربه هاي اوليه شناور امدادي موجب شکسته شدن بدنه شناور ما شده بود من و چند نفر ديگر با همان طنابي که شناور را بکسل کرده بود پس از گرفتن طناب خود را به شناور امدادي رسانديم و به سختي نجات پيدا کرديم، کارکنان کشتي امدادي فقط ۳نفر بودند که يکي شان دستش شکست، جرثقيل شناور امدادي کار نمي کرد. ارتفاع آن شناور ۳متر و ارتفاع شناو ما 1.5 متر بود و حتي ورود به داخل شناور امدادي هم مشکل بود، به هر زحمتي بود خودمان را نجات داديم و ساعت ۱۱شب ما را به ساحل رساندند، اين درحالي بود که نه قايق هاي عبوري توانستند به ما کمک کنند و نه نيروي امداد هوايي رسيد فقط پس از غرق شدن شناور شناور نجات ديگري به همراه غواصان رسيدند که آن ها هم نتوانستند کسي را نجات بدهند يا جنازه اي را پيدا کنند . آنها هم بازگشتند تا روز بعد که عمليات پيدا کردن اجساد آغاز شد.
خانم بهادري نيز از جمله سرنشينان ديگر اين شناور بود که متاسفانه دختر و همسرش را در اين حادثه از دست داد. او نيز در گفت وگو با خراسان ماجرا را اين گونه بازگو کرد:هنگامي که از اسکله حقاني سوار شديم نه اسکله تعطيل بود و نه اعلام شده بود که دريا توفاني است. به جزيره هرمز رفتيم در بازگشت اندکي که از اسکله جزيره هرمز دور شديم موج دريا زياد شد ولي دريا توفاني نبود. يکي دو نفر از همراهانمان به ناخدا گفتند اگر وضعيت دريا مناسب نيست برگردد به هرمز که ما آن جا کمپ بزنيم، ناخدا گفت مشکلي نيست و شما را به بندرعباس مي رسانيم. ناخدا با سرعت حرکت مي کرد. همين موضوع باعث شد بسياري از مسافران دچار تهوع و سرگيجه شوند. من حالم بد شده بود و روي عرشه حضور داشتم پس از نيم ساعت از شروع حرکت ناگهان شناور متوقف شد. ناخدا خيلي مضطرب به طرف مسافران آمد و گفت: بنزين تمام کرديم، خاک بر سرمان شد، بدبخت شديم. مي خواست شماره بگيرد و با اسکله تماس بگيرد ولي موفق نمي شد. دقايقي بعد دو قايق عبوري که مسافر داشتند نزديکمان آمدند، ناخدا از آن ها بنزين خواست ولي گفتند بنزين نداريم. آن ها لنگر خود را پرتاب کردند تا ما را نجات دهند، ۴۵ دقيقه بعد از توقف شناور هم شناور امدادي رسيد. اين شناور خيلي دير آمدو...
در حالي که بازماندگان اين حادثه از باز بودن اسکله و ممانعت نکردن از سفر دريايي در آن روز صحبت مي کنند و از امدادرساني کند و غيراصولي مي گويند، مسئولان استان هرمزگان نيز پس از حادثه حرف هاي ديگري زدند. مدير کل بنادر و دريانوردي استان هرمزگان نيز علت غرق شدن اين اتوبوس دريايي را تردد غيرمجاز آن با وجود هشدارهاي مسئولان اسکله هرمز به علت توفاني بودن دريا اعلام کرد. وي درباره امدادرساني به شناور حادثه ديده نيز گفت: شناورهاي عبوري در آن زمان قادر به کمک به اين اتوبوس دريايي نبودند، چرا که در صورت نزديک شدن به اين شناور امکان غرق آن ها نيز وجود داشت.درباره ممنوعيت تردد در اسکله هرمز نيز خلاف اظهارات بازماندگان حادثه، مدير کل بنادر هرمزگان گفته است که اين اسکله هشدارهاي لازم را درباره توفاني بودن دريا داده بود. اما معاون امور دريايي سازمان بنادر و دريانوردي علت حادثه را ترس مسافران از پريدن به آب ذکر کرد و گفت: در حالي که اتوبوس دريايي به تدريج از سمت پاشنه در حال غرق شدن بود مسافران به دليل هراس از آب خود را به آب نينداختند. او اضافه کرد ۱۰ نفر از مسافراني که درون اتوبوس دريايي غرق شدند همان هايي بودند که به دليل ترس از آب خود را به دريا پرت نکرده بودند.او همچنين اضافه کرد که از هيچ تلاشي براي نجات مسافران دريغ نشده است و از ساعتي که بالگردها مي توانستند به دليل مساعد بودن هوا پرواز انجام دهند ۲ فروند بالگرد امداد و نجات وارد عمليات شد و يک بالگرد نيز قرار بود براي نجات سرنشينان از کيش اعزام شود اما فرودگاه کيش به دليل نامساعد بودن آب و هوا مانع پرواز بالگرد شده است. اظهارات اين مسئول نيز در حالي بيان مي شود که در اظهارات بازماندگان اين حادثه اصلا به پرواز بالگرد امدادي اشاره نشده است.معاون سازمان بنادر و دريانوردي گفته است به دليل نامساعد بودن آب و هوا اجازه حرکت شناورها صادر نشده بود و اين اتوبوس دريايي نيز نبايد اقدام به سوار کردن مسافر از هرمز مي کرد. ايزديان افزود: نيروهاي ما در راستاي امداد و نجات به بهترين وجه عمل کردند اما سوال اصلي اين جاست که به چه دليل مسئولان ذي ربط شناورها در اسکله هرمز اجازه دادند که اين شناور حرکت کند در حالي که از بندرعباس نيز اعلام شده بود که در آن روز تمامي ترددها بايد تعطيل شود. اين اظهارات در حالي بيان مي شود که بازماندگان حادثه از فعاليت اسکله ها و جلوگيري نکردن از تردد مسافران و سوار شدن آن ها به شناور در هر دو اسکله هرمز و حقاني مي گويند و درباره امدادرساني نيز مسافران شناور حادثه ديده شناور امداد ونجات را عامل غرق شدن اتوبوس دريايي ذکر کردند.
منبع خبر : روزنامه خراسان