نوروز 94خجسته باااد

ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت

 

ثانیه ها میگذرند و در پس آن عمر من و توست که آروم آروم بر بال لحظه های امروز می روند . پس تا میتونی گذر کن آنرا به لبخندی .
سال 93 هم با همه خوبیها و بدیهاش گذشت و رفت ...
در این سالی که گذشت گرچه امیر عزیز در جمع دوستانه هایم حضور نداشت اما یادش را در لحظه به لحظه زندگیم همراه داشتم . شاید بیشتر از بودنش در زمان حضورش
در سالی که گذشت نیز سفری کردم به قسمتی از ایرانم اما جدا از دیدارهای همیشگیم طعم تلخ مین بود که همیشه کامم را تلخ و تلخ تر میکرد و قطعا اگر دوستانم نبودند مرا یارای مقابله با آن نبود ...
دوستان عزیزم مرا خوب میشناند . من مرد سفرم . سالهاست با سفر زندگی کرده ام
اما این سفر اخیرم جدا از درگیریهایی امنیتی و سیاسی که گاها تو را به نابودی انسانیتی میرساند ! تلخیهای مین را در زندگی هموطنانم نظاره گر شدم . که با وجود همه تلخی که خود نیز در از دست دادن دوست عزیزم (امیر طالبی گل ) شاهد بودم و طعمش را به زهر کشیده بودم باید آنان را به صبر و استقامت و روحیه و بردباری دلداری میدادم ...
آری درست است دوستانم شکسته ام . و شاید تنها دلیلش همین باشد
وقتی در میان مردمی حضور داری که لحظه لحظه های زندگیشان طعم تلخ مرگ است و نقص عضو ! فیل هم که باشی از پا می افتی
نمیخواستم در ایام نوروز اینگونه بگویم . فقط خواستم بدانید نه سفر خسته ات میکند و نه غمگینت . وقطعا باید بدانید که اگر در سفر نبودم شاید اکنون نبودم ...
امیدوارم در سال جدید بتونم سفر پایانی ( ایران من ) رو نیز به انجام برسانم .
و مجدد قدردان دوستانی هستم که در طول سفر پشتیبان من بودم و تنهایم نگذاشتند
دوستتون داررررم :*
تقدیم میکنم تصویری از شهر بیرجنـــــــــــــــــد را به نگاه تمامی عزیزانی که در این سفر یاریگر و همراهم بودند

و اینک اتمام سفر ایران من

11 دیماه 92 پس از از پر کشیدن  مهندس سید امیر طالبی گل بر اثر سانحه انفجار مین  در بیابان لوت درخواست پاکسازی منطقه رو کردیم تا امیر دیگه ای رو از دست ندیم . ویک ماه بعد حادثه به همراهی یگان 145 کرمان و استانداری کرمان وارد منطقه شدیم تا ضمن تهیه ای کلیپی از محل اتفاق و نصب تابلویی به یادبود این عزیز از دست رفته نسبت به جمع  آوری وسایل به جا مانده از خودروها و امیر عزیز اقدام کنیم . برنامه با موفقیت به پیش رفت و برگشتیم ...

پس از حادثه امیر دو مورد را باید پیگیری میکردیم .

اولی  حق و حقوق معنوی امیر عزیز بود و دیگری اینکه  امیر دیگه ای پر پر نشود
در مورد اولین مورد  با استفاده از کمک و مشاوره دوستان  از طریق خانواده توسط  وکیل در دادگاه در حال پیگیریست  

و در مورد دومین دغدغه نیز پیگیری پاکسازی منطقه شدیم و یک ماه بعد از حادثه بود که  با توجه به اعلا م پاک بودن منطقه با حضور نیروی انتظامی و استانداری به منطقه رفتیم   و اینجا بود که دیگر خیالمان از تکرار این حادثه راحت شد ...
اما هنوز سه ماه از حادثه امیر نگذشته بود که  در 2 فروردین 93 خبری جانمان را لرزاند ...

تیمی دیگر با خودرو در بیابان لوت بر روی مین رفت !!!!
این حادثه یک نفر فوتی به نام حمید هاشمی داشت و سه نفر زخمی که حال یک نفر بسیار وخیم بود (محمد رضا آقایاری )
تکرار این حادثه  من رو بر آن داشت تا اینبار صدایم را رساتر و فریادم را بلندتر به گوش مسئولان برسانم  و از آنها عاجزانه درخواست کنم تا مین نکارید . مین دشمن انسان و زمین است .... مین گل نمی دهد گل پر پر میکند ....
یک ماه کارم شده بود مین ... مین ... مین ... و لعنت به مین

سفری را با موتور انتخاب میکنم  به طول 18هزار کیلومتر  با شعار مین دشمن انسان و زمین

شمالغرب تا شمالشرق  ایران را هدفم قرار دادم .
از مین های غرب ایران که در زمان جنگ  توسط صدام کاشت شده ونزدیک به 4 دهه هست که قربانی میگیرد  تا مین های شرق ایران که اکنون  جان جوانان پاک ایران را میگیرد ...
در این سفر سه کار انجام میدهم  :
1- عکاسی از آثار تاریخی ؛ باستانی و گردشگری هرشهرستان  و گردآوری آن در مجموعه ایران من
2- تهیه گزارش از چالشها و مشکلات محیط بانان  (تقدیمی به روح بزرگ سید امیر طالبی گل که همیشه حرفی برای گفتن داشت اما گوشی برای شنیدن نبود !)
3- صعود به  مرتفع ترین قله هر شهرستان  (تقدیمی به  روح  حمید هاشمی عزیز و  مصدومین حوادث مین )
بازدیدی هم  از مصدومین و خانواده ی قربانیان مین  در طول این مسیر انجام دادم 

10 تیرماه 93 به مناسبت روز ملی دماوند  سفرم رو از شهر تهران آغاز میکنم 
18 استان زیر طول مسیر من هستند  - همه شهرهای استانهای زیر نیز پیموده میشود غیر از استان همدان که گذری بوده 
استانهای قم – مرکزی – همدان – کردستان – آذربایجان غربی – آذربایجان شرقی – اردبیل – زنجان – قزوین - گیلان – مازندران - البرز - تهران – سمنان - گلستان – خراسان شمالی – خراسان رضوی و خراسان جنوبی

متاسفانه به دلیل طول کشیدن  بیش از حد برنامه در شمالغرب ایران  و ورود جبهه هوای سرد و بارشهای برف در ارتفاعات .  رشته کوه البرز را به طور کامل از برنامه فعلی حذف میکنم 
یعنی استانهای زنجان - قزوین – البرز- تهران – سمنان –و حتی شهرهای جنوبی استانهای شمالی البرز

در تاریخ 30 آذرماه 93 به شهر مشهد رسیدم  که مصادف شد با ایام 28 صفر شهادت پیامبر اسلام و امام حسن و امام رضا

موتورم به تعمیر افتاده بود 
و تا 6 دیماه 93 درگیر تعمیر موتور شدم

در 7 دیماه مسیرم رو به سمت بیرجند استارت زدم 

در تلاش بودم  تا در مراسم سالگرد مهندس سید امیر طالبی گل که 10 دیماه  می باشد  به شهر بیرجند و در سر خاک  آن عزیز حضور یابم و فردای آن روز برنامه ام را در محل حادثه (تنگ امیر ) به پایان ببرم

اهداف  و درخواستهای من  در این سفر  :
آگاه سازی جامعه از خطرات مناطق آلوده به مین 
درخواست جلوگیری از کاشت مین در بیابان لوت و پاکسازی مناطق آلوده  
حمایت از مصدومین و خانواده های قربانیان اینگونه حوادث
احتساب عنوان شهید برای قربانیان مین  
معرفی گردشگری "مسوولیت پذیر" ؛پیمایش مناطق، بازدید از آثار فرهنگی و طبیعی، و عکاسی بدون تاثیر تخریبی بر محیط

معرفی گردشگری ؛ صنعت بدون دود کش به عنوان محور توسعه اقتصاد ملی و راهکاری برای کاهش وابستگی به نفت

واینک در پایان این سفر از تمامی دوستان و همراهان عزیزم که همیشه  و در همه حال همراهیم کردند سپاسگذاری میکنم 
تشکر ویژه دارم از دوستانی چون استاد کاوه فرزانه عزیز - سید مجتبی شمس آبادی - وحیده برگی - حسن خراشادی - مهشید بستانی - وحیدثابتی - رضا عمیدیان - سیاوش بیجاری - علی چراغی که از ابتدای برنامه ریزی این سفر تا پایان این راه همیشه و در همه حال همراه و پشتیبانم بودند 

و خانواده عزیزم که این فراق رو تحمل کردند و حتی با وجود گرفتاریهای روزمره زندگی در مسیر سفر همراهیم کردند و به جد حضورشون در مابین این سفر دلگرمی دهنده ادامه سفر و تحمل ناملایمات های سفر بود

و اینک در حال تدوین مشکلات و بررسی مواضع به صورت یک کتاب تقدیمی به امیر عزیز برای ارائه به سازمان محیط زیست و وزارت کشور میباشم  . 

به امید زمین بدووون مین 

ایران من ... اینک مشهـــد

در بهشهر طبق قرار قبلی با حر منصوری عزیز صبح زود روز شنبه 29 آذرماه مسیرم رو به سمت زاغمرز و تالاب میانکاله ادامه دادم وبه همراه دوستان اصفهانی که به جهت بازدید از تالاب اومده بودند وارد منطقه شدیم

 

گشت در تالاب تا ظهر طول کشید و نزدیک ظهر من دوستان رو به جهت گفتگو با محیط بانان عزیز ترک کردم

و در ساعات 14 نیز مسیرم رو با خداحافظی از دوستان همراه و محیط بانان عزیز منطقه به سمت استان گلستان و گرگان ادامه دادم


متاسفانه در ورودی شهر کردکوی انجین موتور قفل کرد و خوردش به تعمیر اساسی ...
در مرحله اول پرس و جو درر شهر کردکوی و گرگان در رابطه با تامین وسایل و تعمیر موتور به نتیجه قابل قبولی نرسیدو متاسفانه ایام نیز ایام تعطیلی و به نحوی تا سه روز دیگه احتمال اینکه بشه کسی رو واسه تامین و یا تعمیر موتور پیدا کرد نبووود 
منم که وقت و تایمم محدود شده بود و زمانی برای ریسک نداشتم بالاجبار مسیر تا مشهد رو با وسیله اتوبوس انتخاب کردم و موتور رو نیز راهی مشهد کردم تا ضمن اینکه مشهد به تعمیر موتور می پردازم تایم تعمیر نیز جبران شده باشد . 
و اینک موتور رو باز کردیم و الانم که همه چی تو این تصویرا مشخصه ...

به امید زمین بدون مین ...

ایران من ... اینک محمود آباد مازندران

دیروز  پس از بازدید از آبشار آب پری و پارک جنگلی نور  در محمود آباد ماندگار شدم و امروز نیز مهمان بارش باران در این شهرستان هستم .
امید که فردا بتونم راهی آمل بشم 

 

ایران من ... اینک تهراااااان پایتخت ایران

رامسر بود که توپی چرخ عقب موتورم شکست 
کل منطقه رو چرخیدم گیرم نیومد 
بیخیال شدم همون رو جوش آرگون دادم تا تو مسیر تهران تعویضش کنم 
متاسفانه این جوش به تهران هم نرسید و آمل دوباره شکست یا به یه عبارتی بهتر این سری دیگه ترکید 
تو آمل هم هر چی چرخیدم نبود که نبووود ...
دیروز که کارم آمل تموم شد یهو تصمیم گرفتم خودم بیام تهران هم لوازم موتور رو بگیرم و هم لوازم دوربین
واسه همین ساعتای 19 بود که عازم تهران شدم و اکنون هم تهرانم ...
خیلی جالبه که نمایندگی هم لوازمشو ندااااشت ...
البته از آمل تماس گرفته بودم و گفت موجوده اما وقتی اومدم تهران با اونی که من میخواستم فرق میکرد 

 

 

 

ایران من ... اینک آمل

دو  روز پیش رسیدم محمود آباد و موندگار شدم گشت و عکاسی در شهر و بازار محمودآباد و گفتگو با مردم این شهر و از همه مهمتر استراحت و نت و دریا از جمله کارهای این دو روزم بود

 

نمایی از ساحل زیبای محمود آباد تقدیم به نگاه گرم شما دوستان 

تو این مدت کمی از کسری هامو تامین کردم  لوازم موتور و چاپ بروشور و ... 
اما مشکل موتور جدیست  (توپی و طوقه چرخ عقب  و کمپرس روغن انجین )که اینجا موجود نیست 
امروز مسیرم رو به سمت آمل استارت کردم و ظهر امروز در باران نرم پاییزی به این شهر رسیدم 
با لطف مجموعه اداری این شهر (فرمانداری و میراث فرهنگی) اسکان کردم و شروع به بازدید و عکاسی از ابنیه تاریخی این شهر 
امیدوارم یتونم مسیرمو ادامه بدم !!

 


نمایی از موزه تاریخ امل تقدیم به نگاه گرم شما همراهان 

ایران من ... اینک شهرستان نور

اینک شهرستان نور استان مازندران  با یاد امیر طالبی گل 
مسیر بعدی من محمودآباد - آمل خواهد بود 
به امید زمین بدون مین 

 

 

ایران من به استان مازندران رسید

بعد از گذشت پنج ماه  از استارت قم اینک به نیمه راه رسیده ام .
و اکنون استان مازندران شهر رامسر 

 


این برنامه با شعار: مین ؛ دشمن انسان وزمین   وبه یاد کوه‌نوردان و طبیعت‌پیمایان جان‌باخته در بیابان لوت؛ امیر طالبی گل و حمید هاشمی
با هدف :
 آگاه سازی جامعه از خطرات مناطق آلوده به مین 
درخواست جلوگیری از کاشت مین در بیابان لوت و پاکسازی مناطق آلوده  
حمایت از مصدومین و خانواده های قربانیان اینگونه حوادث
احتساب عنوان شهید برای قربانیان مین  
معرفی گردشگری "مسوولیت پذیر" ؛پیمایش مناطق، بازدید از آثار فرهنگی و طبیعی، و عکاسی بدون تاثیر تخریبی بر محیط

امید دارد ضمن رسیدن به هدفهای فوق ، بتواند در راه معرفی گردشگری به عنوان محور توسعه اقتصاد ملی و راهکاری برای کاهش وابستگی به نفت، گامی بردارد.                             
                                                                    

ایران من ... اینک لاهیجان

چهار روز حضور در رشت رو به بازید و عکاسی از ابنیه تاریخی و بازار و کارونسراهای قدیم رشت پرداختم و دیداری هم با دوستان عزیزم داشتم . 
روز دوشنبه مسیرم رو از رشت به سمت موزه میراث روستایی که در کیلومتر 18 جاده قزوین قرار دارد ادامه دادم و تا ظهر بازدید از آن موزه زیبا طول کشید .

 

که بعد آن به سمت قلعه رودخان و ماسوله رفتم 

 


شب رو در ماسوله گذراندم و ظهر روز بعد به جهت بازدید از منطقه حفاظت شده سیاه کشیم وارد حوزه صومعه سرا شدم و با هماهنگی اداره محیط زیست طی امروز و فردا گشتی هم در منطقه سیاه کشیم و سرخانکل و سلکه و سیاه درویشان زدم . 


برای پارک ملی بوجاق  روز چهارشنبه نیز از سلکه مسیر رو از سمت خمام و لشت نشا به سمت بندر کیاشهر و پارک ملی بوجاق رفتم 
اون روز رو مهمان پاسگاه محیط بانی سپید رود بودم و گشتی در حوزه آن پاسگاه

 


بازدید از منطقه و تالاب با حضور درپاسگاه بوجاق که به همراهی دست عزیزم امیر ابراهیمی صورت گرفت  تا عصر روز بعد ادامه یافت که بعد آن مسیر رو به سمت آستانه و لاهیجان ادامه دادم و شب را در لاهیجان گذراندم . 
روز جمعه را نیز با دوستان و همنوردان لاهیجانی صعود کله قندی را انتخاب کردیم و اکنون در لاهیجانم .


  به امید زمین بدون مین 

 

حال و روز فعلی روزهای من ...

متاسفانه الان چند روزی هست که بندر انزلی گیر افتادم !!
موتورم به تعمیر افتاده .
با کلی رابطه و پرس و جو یه تعمیرکار خوب پیدا کردم  . 
قول داد یه روزه حلش کنه و تحویلم بده ... 
اما الان سه روز گذشته و دربدر دنبال قطعاته ..!!!

 

بندر انزلی که هیچ . تقریبا اکثر شهرهای استان گیلان رو سرچ زدم اما خبری نیست که نیست ...
 امروز دیگه خسته شدم 
بهش گفتم همونجوری ببنده تا از این شهر بزنم بیرون . شاید گره وا شد [چشمک]
ساعتای 20 امشب بود که موتورو گرفتم . 
میبینم از اولشم بدتر شده ...!!!
طفلی اومده پره هاشو سفت کنه که مشکلی پیش نیاد واسم . با فشار اون سفت کردنای یک طرفه ؛ رینگ رو تاب دار کرده رفته ...
الان فاتحه لاستیکم خونده رفته [ناراحت]


ظاهرا تاسوعا عاشورا امسال  منو تو بندر انزلی طلبیده [چشمک]

 آسمون انزلی هم  مثل دلم گرفته ...

 

 

ادامه نوشته

اینک بندر انزلی . فقط همین !

اینک بندر انزلی ...

ارتباط جدید

همونطور که قبلا هم عرض کردم . چند روز پیش متاسفانه گوشیم گم شد و هر دو سیم کارتم رفت به عالم فنا 
امروز بالاخره یه گوشی گرفتم . 
09214830498
این شماره جدیدمه .

 

لطفا از شماره خودتون یک پیام واسم بزنید تا ذخیرش کنم .


ایران من ... اینک آستارا بازهم تخریب جنگل و کوه !

حوالی ظهر بود که مسیرم رو از اردبیل به سمت آستارا آغاز کردم . گذر از گردنه حیران و آسمون خوش نقش و جنگل خزان دیده آن بسیار دلچسب بود اما چه حیف که نقش و نمای چنگالهای آهنین ماشین آلات سنگین راه سازی و معدن همه لذت دیدنم ر یلعید ... !
تخریب جنگل و کوههای حیران برای معدن  سنگ لاشه و شن و ماسه که ظاهرا با مجوز هم بوده !!!  دست از این جنگل و کوه حیران هم برنداشته است . 
این تخریب ها در کنار جاده آستارا به اردبیل و در کیلومتر 5 تا 25 مسیر آستارا به اردبیل انجام شده است 
ظاهرا عکاسی از این موضوع نیز بر مذاق صاحب معدن خوش نیامده بود که بر کارگران خود امر فرموده بودند تا مرا نگه دارند تا ایشون بیان که من نیز بدلیل حفاظت از فایل عکسها محل را ترک کردم  و متاسفانه به دلیل عجله ای که در حرکتم داشتم  در مسیر گوشی من نیز افتاده و اینک بدون شماره و گوشی هستم 

 و تصاویری از تخریب آزادانه کوه و جنگل 

 


 

 

 

ادامه نوشته

اینک اردبیل

بعد اون اتفاق حس نگاه نداشتم . دیگر انگشتم بر روی شات نمیلغزید بلکه یخ میزد . حتی در کلام گرفتن با دیگر هموطنانم دچار تردید میشدم . 
دیگر توقف رو نمیپسندیدم و فقط به حرکت می اندیشیدم . 
به گذر از این حجم آدمهای گرفتار جهل و ترس 
به گذر از این آدمهای گرفتار عقده مقام و ریاست . 
مسیرم رو از سمت اصلاندوز - پارس آباد - گرمی به سمت اردبیل هدایت کردم . 
اکنون در اردبیل هستم .
به دلیل ورود جبهه هوای سرد به این منطقه امروز مسیرم رو به سمت آستارا ادامه خواهم داد .

 

 

گرفتار در چنگال عقده و جهل

سه شنبه ظهر بعد از 5روز حضور در جنگل ارسباران از منطقه های مختلف (آینالو - شاه حیدر - وینق - تازه کند و آنزا ) مسیرم رو به سمت اصلاندوز ادامه دادم .

 




حوالی ساعت 14 بود که نرسیده به خمارلو جلوی سراهی پاسگاه شتربان خمارلو متوقفم کردند و درخواست مدارک کرد بدون هیچ سوال و حرفی مدارک و نامه های استانداری و میراث رو به ایشون دادم . 
بعد از 10 دقیقه که ایشون درگیر ارتباط تلفنی و بیسیم بود جویای موضوع شدم و سوال اینکه چه شد ! 
و تنها با پاسخ شما صحبت نکن برو کنار من رئیس پلیس اطلاعاتم !!!
آنهم با لحن تند و بی ادبانه روبرو شدم . 
و توهین به من در رابط با موضوع شعارم !!!!!؟
بعد یک ربع انتظار بالاخره یک دستگاه خودرو امد و سوالاتی از نسبت به مسیرم رو جویا شد
که در انتهای پاسخ به سوالاتشون مجدد به مجوزهای دریافتی از استانداری آذربایجان شرقی و میراث و محیط زیست در رابطه به سفر و شعار سفرم اشاره کردم و به ایشون نیز نشون دادم . 
در حین حرف زدن با ایشون اون فرد بی ادب که خودشون رو رئیس پلیس اطلاعات معرفی کرده بودند مشغول بازرسی از وسایلم بودند . 
جالبه محض خنده عزیزان هم که شده به برخی از جرم های خودم که توسط این رئیس پلیس اطلاعات که بعدا نام ایشون رو فهمیدم (علیپور ) اشاره کنم 
داشتن دوربین عجیب و غریب گوپرو !!!!!
داشتن لنز جدا از دوربین ها !!!
همراه داشتن مودم که البته اول نمیدونستند چیه و بعد که بهشون گفتم مودم واسه اینترنت هستش همراه داشتنش جرم شد !
اینوکتور که اصلا نمیدونستند چیه و 2 ساعت برای کارایش واسشون توضیح دادم 
فلش - جی پی اس !!!
نقشه ایران !!!
و خیلی چیزای دیگه که اطلاعاتشون نسبت به وجود آنها ضعیف بود . 
به هر حال با وجود این همه جرم بایستی کلیه امکانات من مورد بازبینی قرار میگرفت 
نه به رضایت من یلکه به زور و اجبار کلیه وسایل اعم از دوربین هام -رم هام - لب تاپ
- هارد اکسرنال - جی پی اس - گوشی - فلش - مودم و خلاصه هر چیزی که برایشون عجیب بود رو بردند و 4.5 ساعت اواره کنار جاده گذاشتند و یک مامور نادانتر از خودشونم بالاسرم گذاشتن که حتی یک لیوان آب هم از من دریغ کرد !!!!
و در انتها ساعت 19:25 دقیقه شب با کلمه سوء تفاهم بود تمومش کردند و رفتند !!!!
همه اتفاقات زمانی رخ میدهد که کلی هماهنگی کشوری و استانی صورت گرفته و هیچ دلیلی برای ارائه این همه بی احترامی و نادانی نیروی اطلاعات کشورم نیست !!!

130 روز از شروع سفر و 100 روز از سفر گذشت ! اینک تبریز

حدود 100 روز از سفرم میگذره و من همچنان در خطه شمال غرب کشورم . 
سفری که با یاد دو عزیز سفر کرده بر روی مین (سید امیر طالبی گل وحمید هاشمی) عزیز شروع شد . تا کنون حدود 8000 کیلومتر را پیموده ام .
همصدا با خانواده ی قربانیان مین در شهرها روستاهای مرزی شعار مین دشمن انسان و زمین را شهر به شهر فریاد زدم . 
وقتی خانواده ای را دیدم که در جلوی چشمش پر کشیدن فرزندانش را بر روی مین نظاره گر بوده و یا طفلی را که بدنبال بازی بچگانه اش در حیات خانه اش قربانی این قاتل خاموش شده و یا کشاورزی که در زمین زراعیش برای تکه نانی عرق می ریزد و اینک خانواده اش در غم پرکشیدن او بر روی مین هستند ... ! دیگر زبانم بند می آمد تا از غم پرکشیدن امیری بگویم که گل بود و بر روی بار جهل دستان ناپاک پرپر شد ... 
دیگر نمیتوانستم از حمیدی بگویم که عاشقانه به طبیعت عشق ورزید و در دستان خود کامگان پرپر شد .
من نگفتم اما آنها خود دردکشیده بودند و میفهمیدند از درد درونم . . .
حال تو جای من . 
لحظه به لحظه خاطراتت با امیر و پرکشیدنش در جلوی چشمانت 
با تمام این لحظه های سفر تکرار میشود
با تمام این مجروحان و قربانیان . 
گاهی از فشارهای موجود خسته و کلافه میشوی و گاهی هم با دیدن اشک مادری بر فراق کودکش شرمگین این خستگی ... 
شاید نتوانی کاری بکنی اما مهم این است که ننشینی 
باید عملی انجام داد . 
علی عزیز تو با اومدنت و همراهیت این حس خستگی رو از تنم بیرون بردی .
از تمام وجود از تو ممنونم رفیییییییییییییییییییق 


 

 

ایران من .... ماکو

امروز تاظهر منطقه مراکان بودم

 

 

 بعد آن هم مسیر مرزی جلفا به ماکو رو ادامه دادم و در امتداد رود ارس که خیلی زیبا بود تا سد ارس ادامه دادم .

 

تا پلدشت نوار مرزی و روستاهای مرزی نیز به راحتی قابل دیدن بود و بعد اون مسیر  به سمت ماکو از مرز جدا می شد و رهنمون غرب . ساعت 18 به ماکو رسیدم . 

زحمتی به دوست عزیزم جناب رفاهی دادم و در مهمانسرای هلال احمر اسکان کردم

 شب را نیز مهمان دوست عزیز دیگری که باز هم از قربانیان مین بود وجفت دستانش رو در حادثه انفجار مین از دست داده بودم .

جناب حبیب زاده عزیز که افتخار آشناییشون رو دیروز در کوه کمکی نصیبم شده بود از کوهنوردان با مرام و با اخلاق این شهرستان هست .
 و کیوان عزیز جوان پر انرژی و فعال و از لیدران فعال ماکو 

دوباره تنها شدم ...

تو این چند روز در کنار خونواده به گشت و گذار اطراف جلفا و ماکو پرداختیم که البته قسم اولش بازار بود 

 

این دیدارها خصوصا در سفر با اینکه اولش شاد هستش و خندان اما پایان غمگینی رو داره ... 
باز جدایی و دوری ... 
دیگه اونا رفتن و من هم به همراهی آقای حسین زاده عزیز که از کوهنوردان فعال این شهر هستش  راهی پناهگاه حیات وحش کیامکی شدم و صعود به قله کیامکی (کمکی داغ )

 


امروز هم مسیرم رو به سمت ماکو استارت میزنم .

ایران من ... اینک جلفا

چند روزی رو در سلماس با همت هیئت کوهنوردی شهر سلماس و با لطف دوستان کوهنوردم آقای امیری و بهادری و مکنتی عزیز صعودهایی را به قلل آوگان و تمر داشتیم . در کنار اون با همراهی عزیزان بازدیدی از آثار تاریخی و گردشگری شهر سلماس نیز داشتم . 
حمام شیخ - بش غار داش - کلیسا هفتوان - کلیسامرگ یعقوب - کلیساملحم-دخمه و قلعه هدر - نقش برجسته خان تختی و ... از آثار بازدید شده سلماس بود . 
بعد سلماس مسیرم رو به سمت خوی ادامه دادم و دیروز را در شهر خوی گذراندم و بالطف فرماندار و میراث فرهنگی شهر خوی بازدیدی هم از مجموعه آثار تاریخی این شهر داشتم . 
دروازه سنگی - بازار قدیم - کلیسار سورپ سرکیس - آرامگاه شمس تبریزی - ساختمان قدیم شهرداری سلماس - کاروانسرای خان - مسجد مطلب خان - خانه کبیری و ... از مجموعه آثاری بود که در این شهر مورد بازدید قرار گرفت . 
مطلب مهمی که مرا بسیار خوشحال و پر نشاط کرده بود .سفر خانواده به سمت تبریز و جلفا بود  که بعد از گذشت چند ماه که حسابی دلتنگ دیدارشان بودم نصیبم میگشت .  
پس مسیرم رو با مقداری تغییر از خوی به سمت جلفا برای دیدار خونواده عزیزم ادامه دادم . و اینک در کنار آنها در شهر جلفا هستم . 
 بعد چند ماه سفر با این همه خستگی دیداربا خونواده اونم تو مسیرسفرم بسیار به موقع بود .

 

 

من و داداش هیمالیای عزیزم در جلفاااااااااااااااا 
 وای که چقدر خوشحالمممممممممممممممم

 

در مسیر سلماس

دیروز از ارومیه به سمت دره قاسملو که بسیار زیبا بود اومدم و سپس عین الروم . از اونجا مسیر دیزج و بز سینا رو انتخاب کردم . بعد بازدید از منطقه بز سینا و دالامپر و همچنین آبشار زیبای سوله دوکل مسیر رو به سمت زیوه و سیلوانا ادامه دادم . و چون خورشید در حال غروب بود اونجا به لطف شهردار اسکان کردم و دیگر روز ؛ بعد بازدید از کوه خلیل مسیر رو به سمت سلماس ادامه دادم تو این مسیر نیز کلیسای بالولان و کلیسای موانا و آبشار سولیک که متاسفانه خشک شده بود ! رو بازدید کردم . همچنین دریاچه مار میشو که از دیدنی های بسیار زیبای این مسیر بود رو نیز دیدم . البته با کلی کسب تکلیف و مجوز و هزار خواهش التماس !! 
ادامه مسیر نیز بسیاز زیبا و مناطق چشم نوازند و اما همچنان زمان به سرعت در حال گذر . مسیر رو به سمت سلماس ادامه دادم و باز بدلیل فرا رسیدن شب و ماندن از دیدن این منظره های زیبا مسیر رو در روستای ممکان متوقف کردم و اسکان گزیدم . 
فردا مسیر رو به سمت سلماس و بازدید از جاذبه های طول مسیر که بی شمارند ادامه خواهم داد .

 

نمایی از دریاچه زیبای بنچول تقدیم به نگاه گرمتان

وداع با دریاچه ارومیه

امروزچهارمین روزی بود که در ارومیه بسر بردم و متاسفانه تاکنون نتونستم کسی را برای رفتن به دالامپر و بز سینا پیدا کنم . فردا مسیر سفرم رو به سمت سیلوانا - زیوه - سرو و سلماس ادامه خواهم داد 

 

امروز عصر بازدیدی از پل میانگذر ارومیه - تبریز داشتم که جز آه و این تصویر چیزی عایدم نشد ...

ایران من ... اینک ار ومیه

ایران من ... اینک ارومیه

 

چه غم بار است وقتی این تصویر رو در بدو ورود به ارومیه ببینی 
دریاچه ارومیه که الان شده کویر نمک ارومیه

 


ایران من ... اینک مهاباد

چند روزیست که باز این مودم مبین نت من انتن نمیده و ارتباط با این فضا برایم مقدور نبود . 
امروز 10 شهریور 93 دقیقا 2 ماهی میشود که من این سفرم رو با شعار مین دشمن انسان و زمین  شروع کردم تا فردی باشم که برای مخالفت با کاشت مین عملی انجام می دهد .
مین هایی که از زمان قدیم و جنگ به جا مانده اینک در این زمانه دلهای بسیاری از هموطنانم را میسوزاند و خانواده ای را داغدار می کند . پس چرا باید اکنون و در این زمان مین کاشت شود . 
چرا باید استان مرکزی قلب ایران من در منطقه حفاظت شده 70 قله مین باشد !؟
چرا باید بیابان لوت 300 کیلومتر داخل خاک ایران من مین باشد !؟
چرا باید در شهرهای مرزی و نه نوار مرزی ! غرب کشور مین باشد !؟
آنهم در این زمانه که علم با پیشرفتش دستگاهها و امکاناتی را مهیا کرده تا برای وجود مین هشدار میدهد !!
کفی کفش تولید شده که مالکش را از وجود مین باخبر میکند !!!

 

در این مدت دوماهه  استانهای قم - مرکزی - همدان و کردستان رو گذر کردم و اینک چند روزیست در استان آذربایجان غربی شهرهای سردشت - پیرانشهر - نقده را نیز گذرانده ام  و اینک در  شهر مهاباد هستم . 
 

در اینجا لازم میدونم از همه عزیزان ودوستانی که در این مسیر یاریم میکنند و همراهم میمانند تشکر و قدردانی کنم . 
دیروز در بدو ورود به مهاباد ضمن دیدار با دوست عزیز و مهربانم کاک فرید صدقی به همراه پرسنل محترم محیط زیست مهاباد بازدیدی داشتم از تالاب کانی برازان . در این مسیر با دکتر سلیمانی و دکتر قریشی از تیم احیای دریاچه ارومیه و حفاظت از تالاب های ایران نیز در منطقه حضور داشتند همسفر بودیم 

 

به امید زمین بدون مین

ایران من ... بانه کردستان

چهارشنبه رسیدم بانه و تا امروز اینجام 
دیدار با خانواده قربانیان مین 
صعود قلل کلکجار و زاغه 
و گشتی در طبیعت زیبای بانه از برنامه های چند روزه من در شهرستان بانه بود
امروز در خدمت محیط زیست بانه هستم تا بتوانم مشکلات زیست محیطی منطقه را به تصویر بکشم 
مسیر بعدی من که فردا ادامه خواهم داد سردشت و پیرانشهر هستش که متاسفانه تو همین چند ماهه اخیر انفجار مین خانواده ای را داغدار کرده . امیدوارم بتونم دیداری با این خونواده داشته باشم . 
به امید زمین بدون مین 

کوههای کردستان (آوالان و چهل چه مه ) در معرض نابودی

متاسفانه در طول این مدتی که در استان کردستان هستم شاهد تخریب های فراوانی در حوزه کوهستان بودم  کوه آوالان که از پوشش گیاهی بی نظیری نیز برخوردار هست متاسفانه مورد حمله لودر ها قرار گرفته و  تعداد زیادی درخت را فدای خود کامگی خود کرده . این تخریبها  در فاصله 4کیلومتری روستا به سمت قله آوالان صورت گرفته بود . طبق گفته راهنمای محلی این جاده تا اردیبهشت وجود نداشته ...! 
قطعا هرکسی خوب میداند اگر بخواهد تخریبی در حوزه کوهستان انجام دهد کوهنوردان از سرسخت ترین مخالفان او خواهند بود .پس بهترین فرصتی که برایش وجود داشته را استفاده کرده و شروع به تخریب آن منطقه بکر و وحشی نموده است . 

 

 



آن منطقه که این تخریب انجام شده نه در حوزه روستا و مزارع آن بود و نه در حوزه مسائل امنیتی کشور . حال این منابع ملی چکونه به تاراج سود جویان میرود  . 
کوه دیگری که در استان کردستان به سرنوشت آوالان دچار گردیده منطقه چهل چه مه (چهل چشمه) می باشد . 
جاده سازیهای بی رویه که کوه را مثال زمینی شخم زد نمایان میکند و تا مسیر پاکوب کوهنوردان نیز پیش رفته است . 
آتش زدن درختان وحشی منطقه به دلیل تصاحب زمین در حوزه زراعت !!! 
تخریب چشمه های موجود در منطقه به دلیل جاده سازی !
چرای بیش از اندازه دام 
وسرگردانی زباله های که به واسطه همین جاده های بی رویه و بی دلیل به وجود آمده 
 به گفته راهنمای محلی غیر از مسیر روی یال که ظاهرا به دلایل امنیتی وبرای سپاه می باشد مابقی جاده های فرعی که کشیده شده بود همه جدید و ظرف همین چند ماهه اتفاق افتاده 

این موارد رو به سازمان محیط زیست و منابع طبیعی استان کردستان گزارش دادم و در کنار آن نیز در نشستی با فرماندار محترم شهرستان نیز خواستار پیگیری این تخریبها شدم .
امید است که کوهنوردان عزیز کردستان آن را پیگیری کنند .


تصاویری از تخریب ها در ادامه مطلب 

ادامه نوشته

ایران من ... اینک استان کردستان . شهر سقز

امروز یکشنبه 26 مردادماه 93 پس از گذر و صعود قله های مرتفع شهرهای  سنندج (آوالان ) - قروه (بدر وپریشان) - بیجار (حمزه عرب) دیواندره (شاه نشین ) در شهر سقز به سر می برم . 
بازدید از منطقه حفاظت شده بیجار نیز با همراهی امین حق بیدار فعال پرتوان محیط زیست انجام پذیرفت . متاسفانه تو این چند روزه از سنندج دیگر اینترنت نداشتم ...

 

شهر سقز


 دیروز ساعت 15 به شهر سقز رسیدم . اما متاسفانه تا ساعت 21 درگیر هماهنگی اسکان بودم ... و بدتر از آن این بود که روز بعد نیز این اتفاق تکرار شد . به این ترتیب دو روز از زمان من در این شهر فقط برای هماهنگی گذشت ... این ناهماهنگی زمانی اتفاق افتاد که استانداری کردستان به جهت هماهنگی بیشتر و بهتر نامه ای نیز برای کل شهرهای استان ارسال کرده بود . و شکر خدا در هیچکدام از شهرهای دیگر استان  به این نا هماهنگی برخورد نکرده بودم ...!!
اما در شهر سقز که فرمانداری ویژه بود و به نوعی معاون استاندار این اتفاق افتاد ...!!
سوال اینجاست که آیا یک معاون استاندار و فرماندار شهر سقز آنقدر ضعیف است که برای هماهنگی اسکان مانده ...!؟ 
و یا معاون استاندار و فرماندار شهر از پرسنل خود تکریم ارباب رجوع را نخواسته و پیگیر آن نیست ..!؟

به هر حال تا ظهر امروز بواسطه تماسهای مکرر با استانداری کردستان و پیگیری مسئولین استانی هماهنگیهای لازم صورت می پذیرد و من مشغول کار ...

بازدید از منطقه حفاظت شده عبدالرزاق 
بازدید و عکاسی از آثار باستانی و گردشگری شهر سقز
(غار کرفتو - قلعه زیویه -کاروانسرا و مسجد دومنار سقز - بازار و بافت تاریخی شهر )
و همچنین صعود قله مرتفع این شهر (نکروز ) از برنامه های این چند روزه در شهر سقز می باشد .

صعود دماوند با شعار مین دشمن انسان و زمین

با سپاس از همراهی دوستان عزیزم در حمایت از شعار و هدف برنامه ایران من برای صعود قله دماوند  با شعار مین دشمن انسان و زمین و یاد عزیزان کوهنورد از دست رفته بر روی مین

 

(سید امیر طالبی گل - حمید هاشمی  )

 

به امید زمین بدون مین ...

 

ایران من ... اینک تبریز . نهمین صعود قلم

ایران من ... اینک تبریز . نهمین صعود قلم
 

 

 

ایران من ... اینک اراک

همانطور که مطلعید سفر اخیرم را با شعار مین دشمن انسان وزمین از 10 تیرماه 93 آغاز کردم و اینک 25 مردادماه  با گشت و گذر از مسیرهای تهران - قم - کهک - راهجرد -ابراهیم آباد - دلیجان - نراق - محلات - خمین واینک اراک  فاصله ای حدود 1200 کیلومتر رو پیمایش داشتم  . 

 

 

 

در این مسیر از مناطق شکار ممنوع و حفاطت شده : تالاب حوض سلطان -کهک - پلنگ دره و هفتاد قله بازدید و همچنین قلل پلنگ آبی - ویلیجیا - اردهال(دمیر) - یخچال را با یاد دو  عزیز سفر کرده صعود کردم  سید امیر طالبی گل ( محقق ؛ پژوهشگر و عکاس محیط زیست کشور ) وحمید هاشمی جوان فعال و پرتکاپو و همچنین مربی کوهنوردی و دوچرخه سواری این مرز و بوم که در حادثه ای مشابه در فاصله ای بین سه ماه (سید امیر طالبی گل 11دیماه 92 وحمید هاشمی 2فروردین 93 ) در بیابان لوت و کویر شهداد بر روی مین رفتند .
در این مسیر خانواده محیط زیست نیز طومار درخواست پاکسازی مناطق کشور از وجود مین و اعاده حقوق خانواده قربانیان اینگونه حوادث را برای ارائه به وزیر محترم کشور و رئیس محترم جمهور امضاء کردند 

ایران من ... اینک قم

مین دشمن انسان و زمین ...

 

برای امیر و به یاد امیر و حمید عزیز ...

 

 مین دشمن انسان و زمین ...

 

برای امیر و به یاد امیر و حمید عزیز ...

چندین روزه مشغول بازدید و عکاسی از آثار باستانی و گردشگری قم هستم . تو این مدت با دوستان زیادی دیدار داشتم و با خیلی از عزیزان دیگر هم به تازگی آشنا شدم . 
(البته خیلی از دوستان عزیز قدیمی هم جاشون تو این جمع شدنها خالی بوده و کاش فرصت دیداری جور بشه ;) )
امشب آخرین شام حضور در قم و میراث فرهنگی هست و از فردابه مدت 3 یا 4 روز مهمان سازمان حفاظت محیط زیست استان قم هستم . 
منطقه شکار ممنوع کهندان -منطقه شکار ممنوع کهک - تالاب شکار ممنوع حوض سلطان - منطقه شکار ممنوع مسیله و منطقه حفاظت شده پلنگ دره جزو مناطق تحت مدیریت این سازمان می باشد .
فردا برای بازدید از منطقه شکار ممنوع کهک و صعود قله پلنگ آبی به کهک میروم .
منطقه شکار ممنوع کهک وسعتی بالای 32000 کیلومتر را دارد و در ارتفاعات جنوبی استان قم قرار گرفته است . منطقه کاملا کوهستانی با ارتفاع بین 1800 متر تا 3200 متر می باشد .

بالاخره امروز کمی فرصت کردم عکسامو مرتب کنم و کمی هم بنویسم . 
امروز عصر تا شب به طور کامل سوئیت هستم اگه دوستان قمی تمایل داشتن و تونستن خوشحال میشم دیداری داشته باشیم .

ادامه نوشته

ناگفته هایی از سفرم

اواخر فروردین ماه 93 با ارسال طرحی به سازمان میراث فرهنگی – هیئت کوهنوردی  و اداره ورزش پیگیر اجرا ی برنامه سفر به نوار شمالی ایران و صعود به قلل آن شدم . که متاسفانه پس از گذشت یک و نیم ماه هنوز هیچگونه جوابیه مبنی بر حمایت و اجرا ی برنامهصادر نشده بود . این شد که خود با تماسها و مراجعات مکرر پیگیر مراحل اداری آن شدم که در مراحل اولیه با جواب خیلی منطقی هیئت کوهنوردی استان مواجه شدم  ( موافقت نمی شود)  با این جواب مطمئن شدم که من توقع بی جایی از هیئت کوهنوردی استان داشتم . چرا که صعود قلل چه ربطی میتونه با کوهنوردی داشته باشد !!!!
  تا چندی پیش فکرمیکردم انحصار فقط در حد تجارت می باشد اکنون به خوبی درک کردم حمایتهای کوهنوردی نیز میتواند در انحصار برخی باشد ....

تا حدی که تمامی کوهنوردان استان حتی هیات های تابعه نیز چشم انتظار آن حمایتند !! 

اداره ورزش هم که بعد از این مدت هنوز وقت آن را نداشته تا طرح را نگاهی بیاندازد . البته بعدا فهمیدم لطف دوستان (مسئول دفترمدیر) شاملم شده  و تا کنون به رویت جناب مدیر کل هم نرسوندن !!!

و اما سازمان میراث فرهنگی با توجه به ورزشی بودن قسمتی از برنامه پیگیر تشکیل جلسه مشترک با اداره ورزش بوده که به نحوی با حمایت و همکاری دو نهاد این کار انجام گردد که بازم بنا به دلایلی نامعلوم  حتی جوابیه ای برای میراث صادر نشده و آنها را در این ماتم فرو برد که...

البته  با لطف و عنایت جناب آقای رمضانی (مدیر کل ) و جناب آقای عربی ( معاون گردشگری ) همانگیهای درون سازمانی پیگیری  شد . 

و این همه حمایتی که با لطف مسئولان و دوستداران ورزش استانم شاملم شد مرا به پیگیریهای مجدد از تهران وادار کرد . 
انجمن کوهنوردان ایران و گروه دیده بان کوهستان (عباس محمدی) عزیز در این مسیر یاریم میکنند  . 

حال پس از مدتی ؛ اندیشه کار برای محیط زیست و انجام کاری برای یاد کردن از امیر و حمید عزیز ذهنم را  مشغول میکند که با مشورت و همراهی دوستان عزیزم دنبال میکنم . 
شعار : (مین ؛ دشمن زمین و انسان ) 
با اهداف :
آگاه سازی جامعه از خطرات مناطق آلوده به مین 
درخواست جلوگیری از کاشت مین در بیابان لوت و پاکسازی مناطق آلوده به مین 
حمایت از مصدومین و خانواده های فوت شدگان اینگونه حوادث
احتساب عنوان شهید برای قربانیان مین 
برای این مسیر انتخاب میگردد . تا ضمن رسیدن به هدفهای فوق ، بتواند در راه معرفی گردشگری به عنوان محور توسعه اقتصاد ملی و راهکاری برای کاهش وابستگی به نفت، گامی بردارد
 لذا با توجه به انتخاب شعار و هدف کار برای این موضوع به نظر رسید که با مجموعه ای به نام مرکز مین زدایی که برای پاکسازی مناطق آلوده به مین تلاش میکند همکاری و هماهنگی کنم تا بتوانم با حمایت آنان در  راه آگاه سازی جوامع محلی طول مسیرم که قسمتی از آن هنوز جزو مناطق آلوده به مین می باشد گامی بردارم و کمی از کار بزرگ این عزیزان را به انجام برسانم .

...

همچنان زمان میگذرد و من در انتظار تکمیل برخی از تجهیزاتم .

و اینک پس از گذشت یک ماه تاخیری با حمایتها و پیگیریهای دوستانم  از 10 تیرماه سفرم رو از شهر قم آغاز خواهم کرد . 

در این راستا لازم میدونم از افراد زیر به صورت ویژه تشکر کنم :

کاوه فرزانه -  عباس محمدی - رضا زارعی - محمد درویش - بهمن ایزدی .

بیابان لوت را دریابید

خواسته کوهنوردان وطبیعت گردان از رئیس جمهور  : 

 


بیابان لوت را دریابید 

 اعاده حقوق و دلجویی از خانواده محترم بازماندگان

ایجاد امنیت گردشگران در تمامی عرصه های کشور ، بویژه بیابان لوت وهمچنین مناطق طبیعی و کمتر توسعه یافته

 

 

 حادثه 11دیماه 92 عروج مهندس سید امیر طالبی گل

 

 حادثه 2فروردین 93 و عروج حیمد هاشمی

 

 

متن نامه در ادامه مطلب 

 

ادامه نوشته

سفر به نوار شمالی ایران

این هم مسیر سفرم به نوار شمالی کشور
به امید خدا این سفر رو از 28 اردیبهشت 1393 از شهر قم استارت خواهم زد 
گرچه من تایم باز سفر میکنم اما پیش بینی من برای این سفر حدود 6 ماه هست
که صعود به قلل شهرستان و بازدید از آثار تاریخی - باستانی و گردشگری آن مورد هدفم خواهد بود 
ممنون میشم از دوستانی که اطلاعاتی در رابطه با موارد فوق دارند بهم اعلام کنن تا بتوانم نهایت استفاده رو در زمانبندی این سفر داشته باشم 

 

ریز مسیر حرکت نوار شمالی کشور در ادامه مطلب

 

ادامه نوشته

نوروزتان خجسته باد

سالی دیگر آغاز شد . 

این رسم همیشه تکراریست  
آمدن و رفتنها نیز تکراریست اما تنها گل بودن در میان آن تکرار نیست 
خیلی ها به این دنیا سفر کرده اند  و خیلیها هم از این دنیا بار سفر بربسته اند آنها که می آیند بی شک از دنیای کوچکتری عزم سفر بزرگی داشته اند واینک اینجا ایستاده اند وروزی نیز مانند امیر طالبی گل اراده ادامه سفر خواهند داشت . چرا که دیگر این دنیا برایشان کوچیک شده و دنیای بزرگتری را طلب دارند . 
دنیایی در شان روح بزرگش 
واما اینک در سال جدید رفتن گلی را باور داریم وشاهد دستانی نیز بودیم که گل را پر پر میکردند ...
برای آن گل سفری خوش و راحت و برای آن دستان ... 
میگویند در تحول ایام باید کینه را از دل زدود . 
اما آیا چگونه میتوان از دستانی که اینگونه گلی را پر پر میکنند کینه به دل نداشت
وباز چگونه از دوستانی که این دستان را حمایت میکنند کینه به دل نداشت !!! 
بارخدایا ... 
از تو میخواهم مرا همچون گذشته یاریم کنی تا کینه ای در دل نپرورانم 

با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد،

برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت
 روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد

تنگـــــه امیــــــــــــــــــــــــــــــر

با حمایت دوستان و اساتید کویرنوردی 
تنگه محل حادثه شهادت مهندس سید امیر طالبی گل به نام تنگه امیـــــــــــــــــر نامگذاری شد 
 
 
تنگ امیر در موقعیت جغرافیایی N311210 E581125 در استان کرمان واقع است. تنگ امیر، عظیم ترین تنگه کویر لوت ایران است که در اعماق کویر در بخش لوت شمالی با فاصله 130 کیلومتری از شهداد در جدار دیواره غربی خسک رود یا خشک رود واقع است که به شرح آن می پردازیم. چاله مرکزی یا چاله رود شود در مرکز کویر لوت قرار داشته و بزرگترین چاله کویر لوت است. رودهای دائمی چون رود شور و کال لوت به آن ریخته و دراین چاله آرام می گیرند. علاوه برآن چند رود فصلی نیز بدان می ریزد که پهناورترین آنها خسک رود یا خشک رود است که از کوه بختو یا پختو سرچشمه گرفته و پس از عبور از شرق پوزه کال جاده آسفالته شهداد نهبندان را قطع نموده و بسوی چاله مرکزی ادامه مسیر می دهد. البته جاده قدیم شتر رو شهداد بیرجند در شمال خشک رود با این رودخانه طلاقی می نماید که این نقطه در نقشه های قدیمی بنام منزل خشک رود ثبت شده است.
 
نامگذاری تنگ به نام زنده یاد امیر طالبی گل پژوهشگر و محقق نام آشنای طبیعت ایران انجام گرفته که در دی ماه 1392 در حین تحقیقات در این تنگ در اثر انفجار مین جاودانه شد. از زنده یاد امیر طالبی تحقیقات و تصاویر بسیاری از اقصی نقاط طبیعت و حیات وحش ایران به یادگار مانده است. 
 
یادش گرامی راهش پر رهرو باد
برگرفته از گروه کویر ها و بیابان های ایران
 
 
 

اطلاعیه ی شماره ی 2 نهمین همایش صعود قلم "فراخوان داوطلبین میزبانی"

اطلاعیه ی شماره ی 2 نهمین همایش صعود قلم "فراخوان داوطلبین میزبانی"

بدینوسیله از کلیه ی وبلاگ نویسان مرتبط با کوهنوردی، طبیعت٬ محیط پاک کوهستان و همه ی علاقمندان این عرصه دعوت می شود در صورت تمایل به میزبانی نهمین صعود قلم که درسال ۱۳۹۳ اجرا خواهد شد، پیشنهادات خود را با ذکر موارد زیر از تاریخ ۹ بهمن ماه سال جاری٬ تا پایان روز ۲۹بهمن ماه سال جاری، در قسمت نظرات وبلاگ صعود قلم درج نمایند.

 

صعود پنجم قلم (برگرفته از وبلاگ ایران را بگردیم)

ادامه نوشته

گزارش کامل برنامه لوت شمالی و حادثه دلخراش فوت مهندس امیر طالبی گل

محیط زیست ایران یک محقق ، پژوهشگر ، فعال محیط زیست و عکاس حیات وحش را از دست داد .

 

این گزارش از زبان چند راوی حادثه نوشته شده است
نقل از موسسه کاوشگران حیات وحش  پارت

ادامه نوشته

گلی از محیط زیست ایران پر کشید

در این تصویر امیر آخرین طلوع خورشید عمرش را نظاره گر است . 

اما زین پس یادش دیگر در یادها غروب نخواهد کرد 

بیوگرافی رضا زارعی

بیوگرافی رضا زارعی (رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی ایران)

رضا زارعی، چهره ی نام آشنای حوزه کوه و کوهنوردی کشور، امروز برای ۴ سال آینده به عنوان رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی کشورمان انتخاب شد. بیوگرافی زیر از وبلاگ او به نام «کوه قاف» برداشت شده است.

ادامه نوشته

سرفصل برنامه‌های حسین رضایی نامزد ریاست فدراسیون کوهنوردی

حسین رضایی
نامزد ریاست فدراسیون کوه‌نوردی و صعودهای ورزشی؛



حسین رضایی
متولد: ۱۳۵۴ 
دانش‌آموخته و کارشناس علوم ارتباطات-رسانه
دانش آموخته مؤسسه IMQ ایتالیا در دوره مدیریت کیفیت  
گذارندن بیش از ۳۰ دوره‌ی آموزشی در زمینه‌های مختلف علمی با اخذ گواهینامه رسمی
سابقه همکاری با فدراسیون از سال ۷۹ تاکنون در کارگروه روابط عمومی
( کسب عنوان روابط عمومی برتر در میان فدراسیون‌های ورزشی و تقدیر از سوی وزیر وقت ورزش و جوانان در سال ۹۲ / انتخاب به عنوان نماینده‌ی ۵۲ فدراسیون‌ ورزشی جهت ارائه انتظارات و درخواست‌ها در همایش روابط عمومی فدراسیون‌ها)
کارشناس رسمی دولت با رتبه ارشد در پست کارشناس مسئول ارتباطات / آغاز همکاری از سال ۷۳
همکاری با صدا و سیما (شبکه ۳ سیما) از سال ۸۵ ( گزارشگر برنامه‌ی چهارراه، مجری برنامه‌های زنده و تولیدی باغ کاغذی طی ۴ سال، مجری برنامه‌های زنده و تولیدی سالیانه نمایشگاه کتاب، مجری ۵۲ قسمت مجله خبری برق)
عضو انجمن نویسندگان، ورزشی نویسان، خبرنگاران و عکاسان ایران  
همکاری متناوب با رسانه‌ها، مطبوعات، خبرگزاری‌های ورزشی و غیرورزشی
همکاری با اداره کل ورزش وزارت علوم تحقیقات و فناوری ( به عنوان نماینده تام الاختیار در مسابقات ورزشی دانشجویان کشور و دبیر ستاد خبری المیپادهای ورزشی دانشجویی)
حضور فعال در فضا و اتمسفر فراگیر مجازی با وبلاگ «کوه‌نوشت» از دی ماه ۸۳
صعودهای کوه‌نوردی: خارج از کشور؛ قله آرارات ترکیه، قله فوجی‌یاما ژاپن / داخلی: قله دماوند و سایر ارتفاعات شمال تهران، همدان، مرکزی، فارس و ...)
 
نامزد ریاست فدراسیون کوه‌نوردی و صعودهای ورزشی؛


از «اقدامات ۱۰۰ روزه» تا افقی همچون «اصلاح اساسنامه»     در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اعلام جزییات مراسم تشییع پیکر استاد "پرویز ستوده شایق"

اعلام جزییات مراسم تشییع پیکر استاد "پرویز ستوده شایق"


گفتم پدرم :  رسم بزرگی نه چنین بود
                                                         گفتا : چه توان کرد که تقدیر چنین بود

گفتم : که نه وقت سفرت بود 
                                                         گفتا : که مگر مصلحت حق چنین بود
 

درگذشت پدری دلسوز و همسری فداکار؛ "شادروان حاج پرویز ستوده شایق" را به اطلاع کلیه بستگان، دوستان و آشنایان محترم می رسانیم. مراسم تشییع پیکر ایشان، ساعت 8 صبح روز یکشنبه 26 آبان 1392 از مقابل درب منزل آن مرحوم واقع در خیابان فرجام شرقی، خیابان حیدر خانی، خیابان ملک لو، پلاک 78 منعقد می گردد. وسیله ایاب و ذهاب، مهیا می باشد ...

ضمنا، مراسم ختم (سوم) آن مرحوم؛ از ساعت 15 تا 16:30 روز سه شنبه 28 آبان 1392 در مسجد سپهسالار حسین (ع) واقع در خیابان فرجام شرقی، چهار راه ولیعصر، خیابان باقری برگزار می گردد.

مراسم هفتم آن مرحوم نیز، روز جمعه 1 آذر 1392؛ در مزار ایشان برگزار خواهد شد. حضور سروران گرامی، موجب شادی روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان؛ می گردد.

----------------------------------

از طرف خانواده، کلیه بستگان و آشنایان زنده یاد "پرویز ستوده شایق

نقل از : گروه کوهنوردی کلکچال

نشاط از کوهستان پر کشید

پرویز عزیز  هنوز تازه داشتم تصاویر کافه کوه شهرویر رو مرور میکردم که این خبر رو گرفتم


 






چطور میشه این خنده و نشاط رو دیگه تو ذهن حذف کرد

خدایاااااااااااااااااا  :(

پایان سفر به مشهد و شمال کشور

بالاخره پس از گذشت 38 روز این سفرم نیز به پایان رسید . این سفر که با مشهد گردی شروع شد و بهانه آوردن موتورم به مشهد بود نیز در جمع بسیار عزیز دوستان مشهدی و اطراف آن بسیار خوش گذشت . که بازدید از منطقه کلات (آبشار ارتکند؛ دره بابا رمضان ؛ آبشار کلات ؛ زاوین ؛ قره سو و ...) جدا از جاذبه های گردشگری و کوههای مشهد بود . حضور در منطقه کلات با جمع صمیمی خانواده محترم هاتف عزیز نیز از ایام خوش و ماندگاری بود که در ذهنم به ثبت رسید .
پس از آن همراهی دوستانم مرتضی صالحی به همراه خانواده عزیزش و نیما یساری به جهت شرکت در صعود قلم و دیدار دوستان و همنوردان عزیز کوه نویس در برنامه سه روزه صعود قلم در منطقه زیبای قلعه ماران از دیگر ایام شادی بوود که در خاطرم به ثبت رسید .
در ادامه گشت و گذار مسیر شمال کشور و صعود کوه دماوند و حضور در جمع صمیمی کافه کوه شهریور و دیدار با بزرگان تاریخ کوهنوردی ایران و از همه مهمتر همراهی خانواده عزیزم در مسیر شمال کشور به مشهد از دیگر ایامی زیبا و شادی بووود که برایم گذشت .
و هیجانی ترین قسمت این سفرم  سفر با موتور به سمت بیرجند که  مدت زمان 8 روز به طول انجامید و در طول مسیر با لطف و عنایت دوستان عزیزم در شهرهای  بین مسیر به جهت آشنایی با منطقه و معرفی جاذبه ها از مناطق بکر و دیدنی زیادی دیدن کردم . در این قسمت برنامه نیز از دوستان و همنوردان عزیزم :
خانم یعقوبی - خانم کیانی - آقای حیدری - خانم صلاحی - آقای عیدی و آقای آمیان عزیز به خاطر همراهی صمیمانه و گرمشان سپاسگذارم


واینک در سرزمین کویری خراسان آماده پذیرایی دوستان و همنوردان خوب ایران زمینم را دارم

قدردانی از برگزار کنندگان صعود قلم

صعود قلم با برنامه ریزی خوب و هماهنگی دوستان خوب گنبدی عزیزم با زیبایی تمام برگزار شد . اما متاسفانه من هنوز نتونستم تا گزارشی از این برنامه بذارم و تنها دلیل من هم اینه که بعد صعود قلم هنوز به دیار خودم برنگشتم و در سفر هستم لذا اینک که به نت دسترسی پیدا کردم خواستم کمی زودتر از گزارش این برنامه از دوستان و همنوردان خوب همکار در این صعود تشکر کنم .

امیدوارم تا در اولین فرصت که احتمالا 15 مهرماه خواهد بود گزارش این برنامه را ارائه کنم .

اطلاعیه شماره پنج هشتمین همایش صعود قلم در شهرستان گنبدکاووس

زمانبندی برنامه از روزچهارشنبه 13 شهریور92 الی روز جمعه 15 شهریور 92

روز چهارشنبه 13 شهریور 92 :


1 – ساعت 14 الی ساعت 16 ثبت نام از مهمانان محترم در  اداره ورزش و جوانان شهرستان گنبد

2- ساعت 17 الی ساعت 19 مراسم افتتاحیه در سالن اجتماعات دانشگاه آزاد اسلامی گنبد

3 – ساعت 19 الی ساعت 20 بازدید از بلندترین برج آجری جهان در گنبد  

4 – ساعت 20 الی ساعت 22 بصرف شام و خوابگاه

 

روز پنجشنبه 14 شهریور 92 :

1- حرکت به سمت شهرستان رامیان و بازدید از چشمه گل رامیان

2- حرکت به سمت روستای باقرآباد و پناهگاه قلعه موران

 

روز جمعه 15 شهریور 92 :

1 –  حرکت از پناهگاه قلعه موران  به سمت قله ( کاسه قلعه موران )

2- برگشت از قله به سمت پناهگاه و انجام مراسم اختتامیه در پناهگاه قلعه موران

3 – حرکت به سمت پارکینگ روستای باقرآباد و پایان برنامه ( مسیر برگشت به روستای باقرآباد را سرپرست برنامه از نظر زمانبندی انتخاب خواهد نمود )

4 – مهمانان گرامی میتوانند از خوابگاه جهت استراحت در شهرستان گنبد برای پایان روز سوم استفاده نمایند . 

«رامین شجاعی» منتشر کرد: روز شمار برنامه «برودپیک»





برگرفته از : داستان کوه

ادامه نوشته

کلام زیبای حسام محرر در ارتباط با حادثه برودپیک

من هم در حادثه بروپیک مقصرم


سلام به شما.

متاسفانه و برای چندمین مرتبه متوالی یک حادثه دلخراش و به تمام معنا تراژدیک رخ داد و این بار سه تن از بهترین و آینده دار ترین جوانان این مرز و بوم از بین ما رفتند. این حادثه به واسطه جوان بودن اعضای تیم و بیم و امیدی که تا چند روز ادامه داشت، شاید خاص ترین حادثه هیمالیا نوردی در چندسال اخیر بود.


ادامه نوشته

گزارشی خواندنی از توماس لامل از حادثه برودپیک

شرحی از عملیات جستجو و نجات توماس لامل در برودپیک:


توماس لامل در حال بررسی مسیر پرواز و امداد و نجات

ادامه نوشته

پرچم ایران بر فراز مسیـــــــــــر ایران در برودپیک

 باشگاه کوه‌نوردان «آرش»؛ اعضای تیم ۵ نفره‌ی این باشگاه که در قالب برنامه‌ای مستقل جهت صعود به قله‌ی «برودپبک» از طریق گشایش مسیر در جبهۀ جنوب غربی تلاش می‌کردند، حوالی ساعت 16:30عصر روز سه شنبه 25 تیرماه موفق به صعود این قله‌ی ۸۰۴۷ متری از مسیری جدید به نام "ایران" شدند.

      

بر خود لازم می‌دانم این موفقیت ارزنده را به یکایک اعضای این تیم، خانواده‌ها، همنوردان و اعضای باشگاه «آرش» و جامعه‌ی کوه‌نوردی و صعودهای ورزشی صمیمانه تبریک عرض نمایم. امید است این کوه‌نوردان گرامی در صحت و سلامت به میهن بازگردند.

جزئیات صعود این تیم را از طریق پایگاه اینترنتی باشگاه کوه‌نوردان «آرش» ملاحظه کنید.

سفرنامه جنوب ایران (قسمت سوم)

بازم سلام به دوستان وهمراهان عزیزم
با ادامه سفرم به برازجان و صعود کوه قلعه در خدمت شما دوستان و همنوردان عزیزم هستم .
از تاخیری به وجود اومده که این سری بخاطر درگیری دکتر و بیمارستان بود عذر خوام . ایشاا... هیچ کس با این قسمت از جامعه مراوده ای نداشته باشه

ادامه نوشته